سر به دامان من خسته گذار



مهمه بخونید حتما

سلام به دوستای خوبم

دوستانی که قبلا میومدن مژه چت،آدرسش تغیر کرده

ازاین به بعد بیاین به این آدرس منتظرتونیم

www.gapochat.ir

ممنون از لطفتون

 

جمعه 20 ارديبهشت 1392برچسب:,

  توسط پریسا  |
 

زندگی حس عجیبی است

زندگی حس عجیبی است
عاشقت میکند
دل شکسته ات میکند
و دوباره
عاشق تر از قبل...
امروز و هر روز حس بدی رو دارم احساس میکنم
حس دوری،فراق،هجران یا هر حس لعنتی ای که فکرش را بکنی.
دیگر خسته ام از هرچه زندگیست
از هرچه عشق است
روزی در کلبه ی ویران قلبم پا نهادی
یادت هست؟
همان روزی که قلبم را شکسته بودند
همان روزی که قلبت را شکسته بودند
همان روزی که خسته تر از همیشه،نالان تر از همه،گریان تر از تمام روزها،
با آشناییمان خستگی ها،ناله هاو گریه هایمان را روی دوش یکدیگر گذاشتیم و احساس آرامش کردیم
آنروز دیگر دردها و غمهای خود را روی دوشمان نداشتیم،آنروز فقط و فقط دردمان درد دیگری بود،
فقط و فقط غصه یمان غصه ی دوری بود.
یادت هست چه زیبا با هم بودیم؟
یادت هست چه پاک درکنارهم بودیم؟
پاک تر از پاک بودیم.
یادت هست اولش چه عارفانه بود آخرش چه عاشقانه؟
آخرش چه بد عاشقانه ی عاشقانه شد.
نمیدانی چقدر دلم هوایت را کرده،هوای خاطراتمان
گفتم خاطرات....
یادته چقدر همو دوست داشتیم؟
یادته با ارزشترین چیزه زندگیم شده بودی؟
یادته همه ی زندگیم بودی؟
یادته همه ی زندگیت شده بودم؟
یازده شب یادته؟
من هنوزم یازدهه شب به تیک تیک ساعت نگاه میکنم،اصلا انگاربهترین ساعت زندگیم یازده شبه.
یادته چقدر دوری برامون سخت بود؟
یادته فاصله بدترین کلمه تو زندگیمون بود؟
یادته هروقت از دنیا گله میکردم آرومم میکردی بعد همون موقع یهو خودت ازدنیا گله میکردیو من دلگرمت میکردم؟
یادته یه شب نشد با هم حرف بزنیم مثه دیوونه ها دنبال راه واسه حرف زدن بودیم آخرشم نشد فرداش انگار ده سال گذشته بود؟
یادته آهنگ«ازم نخواه باتو بمونم»ناصر عبدالهی رو بم معرفی کردیو گفتی:این ترانه از زبونه تو به منه؟
ترانه ی«عمره منی»احمدوند یادته؟
یادته اولین آهنگی که بت تقدیم کردم آهنگ«ستایش»مرتضی پاشایی بود؟
یادته اولین آهنگی که تو به من تقدیم کردی آهنگ«کعبه»بود؟
«نمیدونم»فریدون آسرایی یادته؟
«لحظه ها»ی مازیار فلاحی یادته؟
«دوستت دارم»از مهدی احمدوند یادته؟
و مهمترازهمش که گفتم تو واسه من مثه ترانه ی «فرشته ی نجات»ه کامران و هومنی،یادته؟
موقعه خداحافظیامون« شبت به عشقه من»و «اندازه ی مولکولای تنم دوست دارمای تو» یادته؟
این جمله چی؟«به وسعت قلب کوچکم دوستت دارم گرچه کوچک است اما قلب هرکس همه ی دنیای اوست»
با این جمله هردو به هم فهموندیم که همه ی دنیای همیم.
میدونم اینا همش یادته همینجور که حتی کوچکترین چیزها از قهرهاو آشتی های دو ثانیه یمان گرفته تا خیالاتمان برای آینده و
حتی
 ترس من ازآینده ی هردومان....از خاطر من نرفته است
میدونم خیلی میترسیدم وهمین ترس باعث همه چی شد.
من ذره ذره ی وجودم هنوز تو رو طلب میکنه هنوزم که هنوزست تو را میخواهد تمامه تورا
میدانم همه چیز تمام شد میدانم تنهایی های ممتدم شروع شد
ولی دل من هم تسکین می خواهد
برای همین سراغ نوشتن رفتم
تا بنویسم و مسکنی برای روح بی قرارم باشم
به تو گفتم یه هفته نیستم وقتی اومدم جملاتی رو ازتو دیدم که جگرم را آتش زد،درست همان لحظاتی که دلم شور تورو میزد،
تو حرفهایی زدی که ازخودم ،از عشق واز زندگی متنفر شدم.
حرفای آخرِت دیوانه ام کرد
تا جایی که
زندگی کردن از یادم رفت.
شنیدن آن حرفها آن هم از طرف تو برایم سنگین بود،خیلی سنگین،به اندازه ی تمام زندگی....
عشق اسطوره ای من تا پایان زندگی فراموشت نمیکنم ویادگاری من از تو چندتا عکسو صدای آرامش بخشه که به من الهام دوباره زندگی کردن میده.
و
همچون گذشته دوستت خواهم داشت...
خواهشم از تو فقط بخششه
منو ببخش بابت همه ی بدیهام
 منو ببخش

شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:,

  توسط پریسا  |
 

روزای دلتنگی

 

خیلی خستم خیلی
مدام به امید روزای بهتر میشینمو منتظر روزای خوبم.
میدونم خیلیا مثه منند و روزا و شباشون شده مثه یه فیلم تکراری که همه قسمتاشو ازبرند.
نمیدونم چی بگم حتی نمیدونم چطور غم درونمو بنویسم یا به زبون بیارم.

 

 

خیلی سخته تو زندگیت شکست بخوریو همه بفهمندو تو به روی خودت نیاری که نخواد کسی برات دل بسوزونه.

 

 

آره شکست....
چیزی که اصلا انتظارشو نداشتم اونم از کسی که اصلا تو فکرمم نمیگنجید روزی بام این کارو بکنه.

 

 

کسی که همه ی زندگیمو به هم ریخت ،باباو مامانموناراحت کرد وباعث شد تمامه کسایی که منو میشناختند به من دلسوزانه نگاه کنن،همون کسایی که روزی کمر به بد بختیم بسته بودند.
خیلی خودمو کنترل میکنم

 

 

که دیگه گریه نکنم که دیگه بش فکرنکنم که دیگه فراموشش کنم.
امروز درست یکسالویک ماه وشش روز ازون شکست،ازون بیوفایی،ازون روزای نکبت،ازون چهارسال بی مهری گذشته ومن همه ی سعیم اینه که همه ی اون روزا رو فراموش کنم.
خیلیش رو فراموش کردم ولی هنوز روزای تلخم یادم نمیره که هیچ،تازه بیشترم خودشونو بم نشون میدن.تو این یکسال کارم همش گریه بودوگریه بودو گریه بود.....
الان یکساله.کم نیست،زیادم هست.اگه مثه من درد کشیده باشی میفهمی یکسالی که همه گفتند مثه برق گذشت،برای من ثانیه به ثانیش درد بود.فقط دوماهه آخر سال بهترین سالهای عمرم بودچون........................................................................................
بگذریم.........................................................................................

 

 

دلم از همه کس وهمه چیز گرفته.دلم از خودمم گرفته.
این چه سرنوشتی بود.عشق برای من مثه دیدن خواب شده.یه رویاس.همش ازخودم میپرسم :

 

 

آیا میشه کسی پیدا بشه که دوسم داشته باشه و عاشقانه منو بخواد؟
دیگه به هیچ چیز و هیچ کس اعتماد ندارم.همش فکرمیکنم عشق ها دست نیافتنی اند
 مثل عشقه فرشته ی یازده شبه من.
درآرزوی بوی گل نوروزم

 

 

در حسرت آن نگار عالم سوزم

از شمع سه گونه کار می آموزم:

 

می گریم و می گدازم و می سوزم

دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:,

  توسط پریسا  |
 

 



به خونه ی خودتون خوش آمدید


 

 

 وقتی دیگرنبود
 بی اویی
 علی
 سلامی دوباره
 اگر..........
 مهمه بخونید حتما
 زندگی حس عجیبی است
 روزای دلتنگی
 آخرین آرزو....
 زرداست
 به زندگی فکرکن
 خدایا کمکم کن
 خوش آمدید دوستای گلم

 

تير 1392
خرداد 1392
ارديبهشت 1392
فروردين 1392

 

پریسا

 


لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





تندیس
بازارها
گپ و چت
حالگیری آق پسرای زمونه
«نغمه عشق»
فضولباشی وهنرمندان
دستم رابگیر
عاشقانه لبخندبزن
تبادل لینک انجمن وبلاگ نویسان ایرانی
همه چیزبرای همه کس
موس بیسیم شیشه ای

 

پروفایل مدیر
عاشقانه لبخندبزن
حواله یوان به چین
خرید از علی اکسپرس
اینه دوچرخه
مستر قلیون
یکانسر
آی کیو مگ

 

RSS 2.0
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 1
بازدید کل : 238
تعداد مطالب : 20
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1


Alternative content