سر به دامان من خسته گذار



سلامی دوباره

سلام دوستای خوبم بعداز وقفه ی طولانی بخاطره امتحاناتم،دوباره آپ کردم.بابت این  مدتی که نبودم عرض خواهی میکنم

ولی بجاش با یه عالمه ازسخنان دکتر شریعتی اومدم

سخنانشون برام خیلی جالب و دلنشین بود خواستم شماهاهم بخونید.فقط لطفا نظر یادتون نره تا منم تشویق بشم وبیشتر آپ کنم.

بازم ممنونم ازهمتون 

سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,

  توسط پریسا  |
 

چه لذتی شدید تراز اینکه یکی حرفی داشته باشد و کسی را هم داشته باشد که بفهمد.

-ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ای خدای بزرگ

به من کمک کن تا وقتی میخواهم درباره ی راه رفتن کسی قضاوت کنم،کمی با کفش های او راه بروم.

_ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زنده بودن را به بیداری بگذرانیم چون سالها به اجبار خواهیم خفت.

-ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خدایا چگونه زیستن رابه من بیاموز.

چگونه مردن را خود خواهم آموخت.

 

-ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

همیشه دل دلیلی دارد که عقل از آن آگاه نیست

سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,

  توسط پریسا  |
 

اگر..........

اگر دروغ رنگ داشت هرروز شاید

ده ها رنگین کمان از دهان ما نطفه می بست

وبی رنگی کمیاب ترین چیزها بود

اگر عشق ارتفاع داشت

من زمین را زیر پا داشتم

وتو هیچ گاه عزم صعود نمیکردی

آنگاه شاید پرچم کهربایی مرا

در قله ها به تمسخر نمیگرفتی

اگر گناه وزن داشت

هیچکس را توان آن نبود که گامی بردارد

اگر دیوار نبود

نزدیکتر بودیم

همه وسعت دنیا یک خانه میشد

و تمام محتوای سفره سهم همه بود

و هیچکس در پشت هیچ نا کجایی

پنهان نمیشد

اگر خواب حقیقت داشت

همیشه باتو در آن ساحل سبز

لبریز از ناباوری بودم

اگر همه سکه داشتند

دلها سکه را بیش از خدا

نمیپرستیدند

ویک نفر کنار خیابان

خواب گندم نمیدید

تا دیگری از سر جوانمردی

بی ارزشترین سکه اش را نثار او کند

اگر مرگ نبود

 زندگی بی ارزشترین کالا بود،

زیبای نبود خوبی هم شاید.

اگر عشق نبود

 به کدامین بهانه میخندیدیم و میگریستیم؟

کدام لحظه ی ناب را اندیشه میکردیم؟

چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟

آری بی گمان پیشتراز اینها

مرده بودیم،اگرعشق نبود

اگر کینه نبود

قلبها تمام حجم خودرا

در اختیار عشق میگذاشتند

ومن بادستانی که زخم خورده ی توست

گیسوان بلندت را

نوازش میکردم

وتو سنگی را که من به شیشه ات

زده بودم به یادگار نگه میداشتی

و ما پیمانه هایمان را شبهای مهتابی

به سلامتی دشمنانمان

پر می کردیم

 

سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,

  توسط پریسا  |
 

 



به خونه ی خودتون خوش آمدید


 

 

 وقتی دیگرنبود
 بی اویی
 علی
 سلامی دوباره
 اگر..........
 مهمه بخونید حتما
 زندگی حس عجیبی است
 روزای دلتنگی
 آخرین آرزو....
 زرداست
 به زندگی فکرکن
 خدایا کمکم کن
 خوش آمدید دوستای گلم

 

تير 1392
خرداد 1392
ارديبهشت 1392
فروردين 1392

 

پریسا

 


لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





تندیس
بازارها
گپ و چت
حالگیری آق پسرای زمونه
«نغمه عشق»
فضولباشی وهنرمندان
دستم رابگیر
عاشقانه لبخندبزن
تبادل لینک انجمن وبلاگ نویسان ایرانی
همه چیزبرای همه کس
موس بیسیم شیشه ای

 

پروفایل مدیر
عاشقانه لبخندبزن
حواله یوان به چین
خرید از علی اکسپرس
اینه دوچرخه
مستر قلیون
یکانسر
آی کیو مگ

 

RSS 2.0
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 1
بازدید کل : 238
تعداد مطالب : 20
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1


Alternative content